نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

حقایق

چیزی که این چند وقت فکرمو مشغول کرده عشقیه که بین دو نفر امیجاد میشه 

دلتنگ میشی ، انتظار میکشی ، قلبت یعنی منبع احساساتت درگیره 

 

و همه اینا فقط یه هدف داره 

یعنی آفریننده ازین کار یه هدف داره 

 

و  اون همانا فکر کردن به عشق مطلق خودشه 

عشقی که ما را زنده نگه میداره 

 

و خیلی چیزای دیگه.....مثل پیدا کردن هدف از زندگی 

 

وقت کمی داریم....یادمون نره

آخرین حرفا

نترسین جایی نمیرم ولی تا یه مدت نمیتونم چیز بنویسم 

خدا بخواد سال نوی خوبی شروع کنین با یادگیری و ارتقا دانش برتر که زندگیتونو متحول کنه 

پیشاپیش مبارک باشه 

این دمه آخری بچه های محک یادتون نره که خیلی واجبن یه گوشه ذهنتون داشته باشین 

هیچی مثل به فکر بچه ها بودن نیست.اونا از کوچولویی ذهنشون شکل میگیره و چرا که خوبی براشون نکاریم که فرداشونو و آیندشونو درست کنیم.چون هم سنو سالای من باید دیگه به فکر آینده سازی باشن. 

فدای همتون

رویا چهار

دارم میبینم که منفی کاری باعث میشه همه چی منفی بشه ولی بازم ادامه میدم نمیدونم چرا 

شاید اینجوری معجزه ها پررنگتر دیده میشه یا کمک ها قشنگتر 

رویا سه

چرا همیشه دوست داریم مشکلاتمونو خودمون حل کنیم؟ 

چرا همش خودمونیم؟ 

این خودخواهی نیست؟ 

بهتر نیست تو رویا از اون کمک بخوایم؟ 

یادمون رفته همه جواب ها و سوالها به اون ختم میشه

رویا

فهمیدن و درک خواب و رویا.... 

اصلا واقعیتش اینه که این خودش یجور دانشه 

اینکه خواب چیه 

چند بخشه،چند جوره 

بچه دردی میخوره ، 

فقط استراحت کنیم؟ 

مسلما نه 

راجب دنیاهایی که میبینیم چقدر اطلاعات داریم؟

رویا

برای رسیدن بهش تلاش میکنیم 

وقتی بدست میاد لذت بخش یا باعث خوشحالیه در کل دل آرامش 

 

آرامش ، و این تنها چیزیه که دنبالش هستیم.یک نقطه ثابت یا یه مکان ثابت. 

خوب این ذهنه که همیشه دنبال راحت ترین روش هاست برای حصول ساکن بودن.اون بیشتر نمیخواد البته نه همیشه.بعضی موقع ها افراط میکنه در رسیدن به اهدافش.چون اونها ارزشهای جا افتاده و شناخته شده ای هستن که هدف بودنشون صرفا بخاطر دستیابی آسان و بی دردسر بهشونه. 

 

ولی روح انسان هدف های بزرگتری داره.اونا خیلی ارزشمندن.چیزایی که از نظر ذهن کوتاه بین دسترسی بهشون یا سخته و طاقت فرسا یا ارزش تلف کردن وقتو نداره. 

 

وقت و زمان مثل ترمزی در برابر خواسته های روح عمل میکنه.حالا میفهمم که چرا یک نفر ، یک روح کامل و مرجع انسانی خوابو از زندگیش حذف کرد. 

 

تا حالا فکر کردین که نخوابین؟ همیشه ذهنتون بعد از خستگی روزانه هشدار قرمز خوابو شروع میکنه.هدف رفع خستگی با خوابیدن در بازه زمانیه که شاید هیچ چیز دیگه  جاشو نگیره. 

 

ولی آیا این حقیقت داره که خواب منشا آرامشه؟ تا حالا پیش نیومده که در خواب کلافه بشین یا بعد از ساعت های طولانی استراحت بازم کسل باشین؟ 

 

احساسم اینه که روح برا رسیدن به اهدافش بیرحمه و اگر بخواد ارزشهاشو دنبال کنه هیچ چیز مثل خوابیدن جلوشو نمیتونه بگیره.شیر دادن به بچه در نیمه های شب توسط مادر بدون ناراضی بودن از وضعیت خوابیدنش چالش بزرگیه که روح فقط از پسش برمیاد. 

 

باید راجب خواب بیشتر بدونیم.......

تا افق

بارون میاد.دوست داشتنیه.دوستداشتم که گرم باشه،مثل دوش آب که آرامش ایجاد میکنه.ولی چون مال این دنیاست فقط ظاهرش قشنگه.باطنش اهریمنیه.اگه زیاد بیاد باعث سیل و مرگ و میر میشه.پس مثل دوش نمیشه تنظیمش کرد.بهرحال زیباست.اما فقط همینه،زیباست.میباره که آبیاری کنه،تا به دهقان فداکاری یاد بده،که گیاهانو سیراب کنه.  

ولی در دنیای درون من اون گرمو دلپذیره.نمیباره که سیراب کنه یا باعث سیل بشه،فقط آرامش ایجاد میکنه،اون زیباست.نور خورشید و یکم رنگین کمان بهش اضافه میکنم.یه دشت سبز بی انتها و یه درخت تنومند وسط سبزه زار و زیر شاخه هاش یه سکو که بشینمو زیبایی ببینم.  

سکوت باشه و هیچی نباشه غیر از صدای بارون.هیچی،هیچ واسطه ای بین من و اون.  

چون خیلی دوسش دارم میخوام براش ترانه بخونم.مثل هیووووو