نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

جایی برای نظاره ....

برای خودم یک اسکله ساخته ام .

 هزاران متر بالای سطح اقیانوس ذهنیات ...


روزها ساعتی لب این اسکله مینشینم و پاهایم را اویزان میکنم

 چشم میدوزم به ورای تلاطم این اقیانوس که گاهی طوفانیست و گاهی ارام . 

انجا که نور گرم و سوزان عشق با نغمه ناشنیدنی ها بر من میتابد . 

از شما چه پنهان گاهی دزدکی سعی میکنم پایی هم به اب برسانم 

اگر گاهی در توفان هجمه این اقیانوس پاهای مرا تر کرد باکی نیست ...

من هزاران متر بالاتر در اغوش  " آن " ...

غرق دریای حضورم ....


با عشق .... 

سفر .....

وقتی میخواهیم بریم سفر یه نکته مهم دیگه هم برای انتخاب داریم


اون هم


وسایل و توشه ایه که باید بر داریم


بستگی مستقیم داره به این که تصور میکنیم در طول راه و در مقصد


چه چیزهایی مورد نیازمونه و احیانا دسترسی بهشون نیست و یا با


هزینه بالایی امکان پذیر میشه ....


به عنوان مثال وقتی می خواهیم به یه کمپ تو یه بیابون بریم اب مهم


ترین نیازمون خواهد بود .


اما اگر بخواهیم بریم کنار دریا مطمئنا نیاز چندانی به اب پیدا نخواهیم


کرد و اصلا به خیالمون هم نمیرسه که یه دبه اب با خودمون ببریم .



حالا فکر کنید سفر به جایی باشه که یکی از نزدیکانمون اونجا زندگی


میکنه ...


در این صورت به جز لوازم شخصی چیزی با خودمون نمیبریم ...


 وقتی قراره برگردیم به منزل حقیقیمون نزد خدا چه وسایل و توشه ای


باید با خودمون ببریم ....


با عشق

سفر ....

هر وقت میخواهیم سفر بریم یکی از مهمترین مسایلی که باید مورد


توجه قرار بگیره وسیله سفر هست .


مثلا برای سفر های درون شهری اگر کوتاه هم باشند حتی پیاده روی


میتونه گزینه مناسبی باشه . اما وقتی مقصد دور تر باشه باید فکر


وسیله راحت تر . امن تر و سریعتری بود .



اگر مقصد شما جایی ان طرف کره زمین باشد مطمئنا هواپیما اولین


گزینه خواهد بود .




اگر خواستیم به یک کره دیگر برویم مجبوریم روی شاتل ها و سفینه


های فضایی فکر کنیم ...


اما اگر خواستیم به خانه اصلی خود به نزد خدا برگردیم باید با چه سفر


کرد ؟


مطمئن ترین. سریعترین و راحت ترین وسیله سفر چیست ؟


با عشق

میراث

از قدیم گفتن ضعفا وارثان زمین اند ...



اما




تنها شجاعان


فاتحان


جهانهای خداوند هستند ...



با عشق

...

صداقت و شهامت 

ایا وقت ان نرسیده که انقدر شجاع باشیم که بتوانیم با صداقت به نقد خودمان مشغول شویم ؟

بالا رفتن

راه معنوی تلاشی مدام است برای بالا رفتن . جهان فیزیک مردابی ست که طفل پس از به دنیا آمدن ، روی سطح

آن شروع به زندگی می کند و به تدریج که بزرگتر و سنگین تر می شود ، در آن پایین می رود و هر کس به نسبت

آلودگی به متعلّقات فیزیکی ، دیرتر یا زودتر در آن فرو می رود .

با شروع راه معنوی ، شخص سر از این مرداب عفن در می آورد و برای اوّلین بار پس از ایّام کودکی ، دوباره هوای

پاک را استنشاق می کند و با جدّیت در راه معنوی ، کم کم از مرداب خارج می شود تا روزی که بال هایش بزرگ شوند

و او را از این جا ببرند .

تلاش مدام و مراقبت شبانه روزی لازم است ، چون مرداب در کمین است و به محض اینکه نیروی بالابرنده تان کم

شود ، شما را به پایین می کشد . 

با عشق 

روزه


ذهن عادت به برنامه ریزی و مرتّب کردن امور بر اساس سلیقه و دانشش دارد . 

دوست دارد جهان را آنطور که می پسندد ، در گنجه اش طبقه بندی کند .

 آنطور که با برداشت های قبلی اش از جهان ، همخوانی داشته باشد . 

ذهن نمی خواهد چیز جدیدی یاد بگیرد .

 ذهن دوست دارد عادت کند و یک عمر بر اساس عادت هایش سر می کند .

امّا راه معنوی برهم زننده ی این نظم و ترتیب است . در راه معنوی ، 

جهان ساختگی ذهن ، خراب می شود تا به جای آن ، حقیقت ناب الاهی

بنشیند . حقیقت روح . حقیقتی که به هیچ نظر و خواسته ای آلوده نیست .

بنابراین ، کارهایی که شکاف در جریان روزمرّه ی ذهن ایجاد کنند تا از درز این 

شکاف ، نور روح بر ذهن  بتابد ، در راه معنوی پیشنهاد می شود .
با عشق