باورم نمیشه زمانی در آغوش آفریننده خودم باشم.
باورم نمیشه که روزهای اوج و سر بلندی وجود دارند.
باورم نمیشه بتونم خیلی خیلی نزدیک به نیروی بی پایان بشم.
باور نمی کنم کسی مراقب من هست.
باور نمیکنم،ولی اون همیشه با منه و درتمام لحظات بهترینها رو برام مهیا می کنه.
باور نکردنیه که تمام آنچه این پایین بهش تعلق داریم اصلا مال ما نیست.
باور فقط دست و پاگیر هست.منطق جواب نمیده،هیچوقت عظمت چکیدن شبنم را توضیح نمیده چون قسمتی از عشق نیست.
باور مثل درهای زندان باز میشه،باورت میشد یک روز آزاد بشی وقتی فکر میکردی تا ابد اینجایی.
اینجا هیچ جا نیست.
چه دلتنگم چه دلتنگم اگر امروز هم بیرنگ بیرنگم
اگر امروز هم من مثل دیروزم اگر با یاد تو با ترس می جنگم
خیلی به دلم نشست.
مرسی دوست عزیز.
به امید روز آزادی معنوی
برکت باشد
اگر آدمی باور نکند که خدایی وجود دارد٬ چیزی از وجود خدا کاسته نمی شود!!!!