نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

و حالا بزرگ شدیم

خوب دو سال گذشته...

اتفاقات  زیادی افتاده

خوب بد زشت عالی

با تجربه شدیم.بیشتر از قبل

به قولامون عمل نکردیم.شاید تقدیرمون چیز دیگه ای بود.چیزی که فکرشو نمیکردیم.

فکرمون منحرف شد.بد نبود ولی خوبم نبود.

دوتا شدیم.خودمو میگم.دو تا دوست.دو تا رفیق با مرام.میگه رفیق خوب جونشم پای رفاقت میده.

این چیزیه که از اونیکه خدا میشناسیمش یاد گرفتیم

خیلی ساده است.یک قانون ساده.همه چیرو به خدا بسپار.اون دانای مطلق مسلما میدونه چکار میکنه

حفاظت.عشق ورزی.درک.

و بهترین کار برای یک دوست.این کاریه که انجام میده.

برکت باشد.

موفق باشید.

رویاهای خوب ببینید.

انرژی

سلام

فیزیک ما خدایی خواهد ساخت

خدایی مثل خدای اصلی

اما اون فقط هاله ای از خداست

باور نکنید که وجود داره

باور نکنید چون توهمی بیش نیست

خدای اصلی وجود مارو فرا گرفته

بیایید خدای گونه باشیم

پیشاپیش سال جدید مبارک

برکت به تمام زندگیها وارد بشه

با امید

دوباره کلمه ای برای عشق بی پایان

وقتی احساس میکنی تمام اتم های دنیا قسمتی از وجود مقدس خدا هست و میدونی اون میتونه همه جارو با اتم هاش لمس کنه و شاید تو هم زمانی بتونی اجازه بگیری تا با اتم هاش کل دنیارو ببینی 

 

احساسی که منو گرفته

هنوز هم مات وجودتم و زندگی ام لحظه ای بی تو سر نمیشود. 


هر لحظه ام با یاد تومی گذرد و هر نسیمی که از تو میرسد چنان


خنکم می کند که ...


پ ن:مدت هاست که چیزی ننوشتم. چون چیزی برای گفتن نداشتم جز همین جملات بالا

«چگونه اژدهای خود را تربیت کنید»

ذهن ما ابزاریه که میتونه خودکار بشه اون تصمیم نمیگیره 

یکسری کارها که بهتر بنظر رسیده مثل برنامه درونش ضبط شده یا مثل یک خط افتادگی روی سطح صافش دیده میشه

این اعمال هر بار که تکرار میشه بخاطر جالب بودنش روی خط قبلی شیار عمیقتری ایجاد میکنه 

 

حالا بستگی داره کارهای ذخیره شده خوب باشه یا نه 

 

ذهن به قیمت نابود کردن همه چیز این روندهای ضبط شده رو تکرار میکنه و ازش لذت میبره 

این در صورتیه که روح که کنترل ذهنو به عهده داره کنار کشیده باشه و اختیارو به اون داده باشه 

 

علتش همون لذت بخش بودنه اون کارهاست غافل ازینکه ذهن براش مهم نیست که در اثر این اعمال چه اتفاقات ناجوری میافته و حتی جسم هم صدمه ببینه ، اون یک ماشینه و.... 

 

و.... میتونه اژدهایی در درون انسان باشه 

 

اگه اعمال خوب باشه عواقب بدی نداره ولی بازم احتمال افراط هست مثل بخشش که افراطش باعث خالی شدن پس انداز میشه. 

 

و اگه بد باشه احتمالا دم اژدها کنده میشه 

 

حالا فرض کن میخوای به این اژدها نزدیک بشیو براش دم بزاری معلومه که فرار میکنه و همش هشدار میده که کاری که میکنی براش خطرناکه و زیر بار نمیره 

 

پس باید رامش کرد ، تکرار و تمرین . یه فکر بهتر ، یه کار بهتر تا اون شیارهای بدرد نخورو پرکنه 

 

تکرار و تمرین و انضباط تا باعث نظم بشه و ذهنتون ریپ نزنه و سه کار نکنه ، باید روان بشه بدون سروصدا و در کمال آرامش 

 

این ماشین حالا بدرد استفاده میخوره و این اژدها با قلاده و سواری دادن هم مشکلی نداره  

 

اژدهای شما حالا تربیت شده است

 

مطمئن باشین برای دو نفر هم جا هست!

 

عیدانه

سلام به همه دوستان 

جدیدا حافظ میخونم 

یه شعرش هم به دلم نشست هم زیاد معنیشو نگرفتم 

 

جای آنست که خون موج زند در دل لعل 

زین تغابن که خذف میشکند بازارش 

 

این اشعار مثل تابلوی نقاشی ذهنی میمونه 

 

فقط میگم زیبایی اسمشو ازین شعرها گرفته 

 

پیشاپیش عیدتون مبارک و سال نو سال پر برکتی باشه 

امسالو من با برکت شروع کردم و به پایان رسوندم و از اول تا آخرش گفتم خدایا شکرت در پناه سوگماد طلایی


"درست است که گاهی پروردگار نشانه هایش را از طریق بندگانش برایمان

می فرستد اما نباید هر راهی را که نشان می دهد طی کنیم. بعضی اوقات

راهی را نشانمان می دهد که نباید در آن پا گذاشت.

پیامبر اکرم فرمودند: مواقعی خدا عبادت های انسان را نمی شنود و تا زمانی

که وقت آن نرسد اتفاقات ناخوشایندی پیش خواهد آمد."


اینها سخنان "استاد چلبی" در جواب سوال "سلطان سلیمان" بود.

زمانی که "سلطان سلیمان" راهی جنگ بوده درویشی جلوی راهش سبز

می شود و از او می خواهد که مراقب باشد و از جانش در مقابل هم خونش

مواظبت کند و گرنه یکی از عزیزانش را از دست خواهد داد.

"سلطان سلیمان" حرفش را گوش می دهد بر این اساس که شاید او فرستاده ای

از جانب خدا باشد و این امر اوست. ولی وقتی باز می گردد "خرم سلطان" گم

شده است و وقتی "استاد چلبی" را نزد خود می خواند از او می پرسد که

سخنان درویش نشانه چیست!!!؟