ناامیدی در راه معنوی خوب است . ناامید شدن از خدا ، ناامید شدن از استاد ، ناامید شدن از
خود .
ناامیدی به ما فرصت مرور دوباره ی توانایی ها و قابلیّت هایمان را می دهد . ناامیدی ما را
از نو ، با خودمان مواجه می کند . وقتی از کمک استاد ناامید شدیم ، وقتی چشم به راه کمک
خدا ماندیم و کمکی نشد ، آنگاه مجبور می شویم خودمان دست به کار شویم و راه موفّقیّت را
پیدا کنیم . مجبور می شویم ضعف ها و کاستی های ذهنی و احساسی مان را برطرف کنیم تا
مشکل مان حلّ شود و پس از مدتّی درک می کنیم که اصلاً برای پیشرفت در راه باید با خودمان
مبارزه کنیم . با من ِ ضعیف و وابسته ؛ با من ِ غیرمعنوی که نمی خواهد اصول راه را درک
کند .
تنها راه پیشرفت در راه معنوی که زندگی فیزیکی نیز ، جزیی از آن است ، بازگشت به درون
خودمان و دست از کمک های بیرونی شستن است . حتّا کمک های استاد و خدا .
با عشق
سلام
من خدا رو ناامید شدم
و خدای جدیدم رو خیلی دوست دارم
نیستی
خوبه خوشحالم
در خدمتم
به نظر من حکمت کارهای خدا در همینه که انسان بتونه خودشو پیدا
کنه و از صد مشکلات بگذره.
همینطوره
مطلبت الان بدردم خیلی میخوره و کمکم کرد مرسی عزیز دلم .
خدا رو شکر خوشحالم که به دردت خورد
دست از هر کمکی شستن!
یه وقتی به یه جایی می رسی که می فهمی اگه خودت نجنبی زندگیت برملاست
ولی از خدا نمی شه ناامید بود! این یعنی بی انگیزگی مطلق! خداشو قبول نداشتم ولی ناامیدی از خلق رو چرا
رهگذر:از خدا ناامید شدن هم باکی ندارد.این یعنی رشد، یعنی نو شدن، یعنی دوباره پا گرفتن
شاهین :
دوست من اکثر ما در ذهنمان خدایی را میسازیم و ان را به جای مقام متعال میپذیریم . این نا امیدی ویا شک و یا زیر سوال بردن خدا باعث میشود تا انچه در ذهن ماست بشکند و جای ان را مقام متعال با نور خود پر خواهد کرد .
با عشق