حرفت واقعا درسته حالا نمیدونم من اشتباه برداشتش کردم یا نه ولی الان میگم چی فکر میکنم :
ادم برای خوب زندگی کردن بهتره که یک بار مردن رو امتحان کنه تا بدونه و هدفش رو تشخیص بده تا سالم زندگی کنه و البته با عشق همون عشقی که خدا اون رو به وجود اورده و ازش میخواد به بقیه عشق بورزه .
مثلا خود من با یه بار مردن اینطوری شدم .
همه چی ارومه فقط باید اون رو دریافت .
"یا حق "
سلام عزیزم.
از رهگذر بودن برای چی در بیام.مگه مشکلی با این اسم داری عزیزم
بله بدون طی طریقت (اک مارگا) و تمرین مرگ موقت روزانه (سفر روح) نمیتوان به حقیقت غایی زندگی آزاد (جیوان موکتی و مرگ ارادی) رسید که غایت اکنکار است رسید.
کسی که میخواهد سفر روح ارادی کند باید به وسعت حقیقت زندگی و یگانه بودن آنها (ادراک اک) پی ببرد تا هنگام آغاز سفر از هر گونه ترس و تردیدی مبرا شود و عالیترین شکل سفر روح یعنی حضور در اینجا و حالا را تجربه کند...
در احادیث قدسی حضرت محمد آمده است که: قبل از مردن بمیر...
یعنی هر روز تمرین سفر روح و تجربه مرگ موقت (NDE) کن تا بتوانی تصمیم و تجربه مرگ نهایی را برای خودت ارادی کنی و مکانهای دلخواه ماورا را تجربه و انتخاب کنی و بتوانی به هر جای دلخواه پس از مرگ رفته و اقامت گزینی... همانی که به آن در اسلام خانه آخرت و در اکنکار خانه زیبای ما در طبقه اثیری گفته میشود...
اک نامو وارناتمیک موفق باشی عزیم
ممنون دوست عزیز از توضیح کاملت در این مورد.
امیدوارم رویا جواب سوالش رو گرفته باشه که منظور از مردن در اینجا سفر روح هستش.
ادمی که برای زنده موندن بخواد هر روز بمیره خوب قدر زندگیش رو بیشتر میدونه . در اینجا مردن میتونه یه خاصیت غیر حقیقی داشته باشه یعنی واقعا اتفاقی که میافته اینه که بر فرض مثال نمیدونم یه جورایی فرض کنی که میخوای بمیری و خودت رو بازخواست بکنی و کارای خطایی که انجام دادی رو دیگه انجام ندی .
نمیتونم بیانش کنم عزیزم شرمنده اخلاق .
نه عزیزم فکر می کنم اشتباه برداشت کردی.
صرف اینکه تو بخوای هر لحظه بمیری نمی تونه به این مفهوم باشه که تو درک درستی از حقیقت داری. چه بسا در لحظه مرگ نظرت عوض بشه.
سلام رهگذر جون :
.
.
.
"یا حق "
ببینم تو نمیخوای از این حالت رهگذر بودن در بیای
حرفت واقعا درسته حالا نمیدونم من اشتباه برداشتش کردم یا نه ولی الان میگم چی فکر میکنم :
ادم برای خوب زندگی کردن بهتره که یک بار مردن رو امتحان کنه تا بدونه و هدفش رو تشخیص بده تا سالم زندگی کنه و البته با عشق همون عشقی که خدا اون رو به وجود اورده و ازش میخواد به بقیه عشق بورزه
مثلا خود من با یه بار مردن اینطوری شدم
همه چی ارومه فقط باید اون رو دریافت .
سلام عزیزم.

از رهگذر بودن برای چی در بیام.مگه مشکلی با این اسم داری عزیزم
خوب تو مردن رو چه طوری تجربه کردی؟؟؟؟؟؟؟
تکمیلش می کنم : برای زنده بودن هرروز مردن را باید تجربه کرد ...
حالا این هر روز مردن چیه رهگذر جان؟
خودت بهتر می دونی دوست عزیز.
ماشااله همه با تجربه هستند تو این راه
همین که 31 روز در کما بودم و 6 -7 ماه بیهوش
یعنی ادم میفهمه درست زندگی کردن یعنی چی ؟
رویا جان خوب تعریف کن توی اون شرایط چه جوری مردن رو تجربه کردی.
آیا فقط همین راه برای این تجربه هست یا اینکه فکر می کنی راه های دیگه ای هم باشه؟؟؟؟؟؟؟
سلام عزیز من :
.
.
.
نه، راههای دیگه ای هم هست میتونه دیدن کسی باشه که همون کارای مارو میکرده و دیدن اینکه اون به یه ظلماتی افتاده .
میدونی این دیگه به نوع ادمی که داره تا ببینه واسش چه اتفاقی بیوفته بهتره و ادم میشه و به راه راست تر میاد .
میتونه با شنیدن یک حرف دوباره حیات رو پیدا کنه و بفهمه تا حالا این زندگی که کرده همه بیهوده بوده .
و خیلی راههای دیگه ولی به همین ها بسنده کن
نمیدونم درست گفتم یا نه
ما همه رهگذریم در این دنیا یه روزی میاییم و یه روزی میریم
رویا جان اینهایی که گفتی درسته ولی یه راه دیگه هست.
ببینم می تونی پیداش کنی
روی حرف پسر ازاد هم فکر کن و میبینی اینم درسته
خوب اگه گفتی منظور پسر آزاد چی بوده؟؟؟؟؟؟؟
یه نمه ایهام داره!



یه سرس هم داشتی تو کامنتای قبلی،اونا رم آپدیت کن که نمایش داده بشه.
مردن آموختنی نیست تجربه کردنی هست! ها؟
این مساوی با همون تولد دوباره هست،نه؟ میشه گفت روی دوم سکه هست! این جوینده حقیقت را گیج و ویج کردی
عکسات منو کشته!
اجازه میدی یک آهنگ جدید برای وبلاگ معرفی کنم؟
چه ایهامی داره؟؟؟؟؟؟؟؟
نه منظور تولد دوباره هم نیست.
خواهش می کنم شما مختاری
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ...
بله بدون طی طریقت (اک مارگا) و تمرین مرگ موقت روزانه (سفر روح) نمیتوان به حقیقت غایی زندگی آزاد (جیوان موکتی و مرگ ارادی) رسید که غایت اکنکار است رسید.
کسی که میخواهد سفر روح ارادی کند باید به وسعت حقیقت زندگی و یگانه بودن آنها (ادراک اک) پی ببرد تا هنگام آغاز سفر از هر گونه ترس و تردیدی مبرا شود و عالیترین شکل سفر روح یعنی حضور در اینجا و حالا را تجربه کند...
در احادیث قدسی حضرت محمد آمده است که:
قبل از مردن بمیر...
یعنی هر روز تمرین سفر روح و تجربه مرگ موقت (NDE) کن تا بتوانی تصمیم و تجربه مرگ نهایی را برای خودت ارادی کنی و مکانهای دلخواه ماورا را تجربه و انتخاب کنی و بتوانی به هر جای دلخواه پس از مرگ رفته و اقامت گزینی... همانی که به آن در اسلام خانه آخرت و در اکنکار خانه زیبای ما در طبقه اثیری گفته میشود...
اک نامو وارناتمیک
موفق باشی عزیم
ممنون دوست عزیز از توضیح کاملت در این مورد.
امیدوارم رویا جواب سوالش رو گرفته باشه که منظور از مردن در اینجا سفر روح هستش.
اک برکت
حیات به زور مرذن و بهمون یاد میده
اون دیگه دست خودمونه که بخوایم چیزی رو به زور قبول کنیم یا نه.
سلام منظور پسر ازاد فکر کنم این بوده :
و کارای خطایی که انجام دادی رو دیگه انجام ندی
.
شرمنده اخلاق
.
ادمی که برای زنده موندن بخواد هر روز بمیره خوب قدر زندگیش رو بیشتر میدونه .
در اینجا مردن میتونه یه خاصیت غیر حقیقی داشته باشه یعنی واقعا اتفاقی که میافته اینه که بر فرض مثال نمیدونم یه جورایی فرض کنی که میخوای بمیری و خودت رو بازخواست بکنی
نمیتونم بیانش کنم عزیزم
نه عزیزم فکر می کنم اشتباه برداشت کردی.
صرف اینکه تو بخوای هر لحظه بمیری نمی تونه به این مفهوم باشه که تو درک درستی از حقیقت داری. چه بسا در لحظه مرگ نظرت عوض بشه.
ببین عزیزم گاهی تنها راه فقط تجربه کردنه.
امیدوارم منظورم رو درست رسونده باشم.
از پسر آزاد هم بپرس که منظورش چی بوده؟؟؟؟؟
موفق باشی
خوب فکر کنم دیگه جوینده جقیقت به جوابش رسید ممنونم از صبر و حوصله ات رهگذر و از کامنت خوب آواتار عزیز ممنونم
برکت باشد
خواهش می کنم دوست عزیز.
از توجه و پیگیری تو دوست عزیز هم ممنون.
برکت
سلام عزیزم :
بله ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
که خودم نمیدونم
من به چی رسیدم
سلام
خوبی گلم؟؟؟
من برگشتم!!!
نمی دونم!!!
شاید!!!
این روزا نمی خوام زیاد فکر کنم...
پس بهتره هیچی نگم!!!
بیا پیشم
خوبی عزیزم؟
آپم
توی مردن گیر کرده ایم گویا...
موضوع همینه.......
کجایی دختر؟؟؟
خونه تونو می تکونی؟؟؟
وبلاگتم یه تکونی بده خب!!!
رهگذرم کوشی؟؟؟
خوبی؟؟؟
هستم عزیزم.
مرسی خوبم.
تو خوبی؟
تو خجالت نمی کشی





الکی رفتی گفتی بی نام منو دیده تحویل نگرفته.
واقعا که .
من کی تو رو دیدم . اصلا چرا تو که منو دیدی نیومدی جلو .
والا.