در شب های تاریک قدیم شب نشینی به جای تلوزیون و موبایل(فارسی شوت) و پیامک (فارسی پاس) و اینترنت (شوتی دوباره) که نبود ملت دور هم جمع میشدن،یعنی خونواده ها(پرانتز باز:از بس رفتم تو این وبلاگ های مختلف حرف زدنم عوض شد،امان از رفیق بد! بسته) دور هم جمع می شدند و کلی داستان سر هم می کردند.خالی بندی،فضولی،یه چیزی بگیم یه چیزی گفته باشیم و و و و ...
چیزهای خوبم بوده،غرض اینکه حالا وبلاگ های مختلف جاشو گرفته عین همون موقع وب نشینی شده نقل محافل ملت اینترنتی یا خانواده های اینترنتی.
_چقدر همه چی عوض شده مش هاشم!
_آره کل علی!
منم دارم عوض میشم.البته نه اینطوری که حرف می زنم.دارم آماده میشم برای دنیای جدید مجازی.خیلی اتفاقها قراره بیوفته.
من از بچه های زمان جنگم.کی یادش میاد؟ اینو گفتم که چون خیلی حرفها داره.نسل ما تغییر کرده و دیگه داستانهای خالی بندی قدیمی مثل جن و دیو و غول و روح بکار نمیاد.چون همه اینها به بازیهای رایانه ای منتقل شدند و نسل آینده دیگه...چی بگم؟
باور ها و سنت ها هم از بین میرند و مدل های بروز شده جاشو می گیره.اگه نخوایم تغییر کنیم دنیا را و زندگی را می بازیم.
خوشم میاد که خدا همیشه بروزه.(معادل فارسی آپدیت)
بعله ! با گذشته زمان خیلی چیزا عوض میشه !
ببخشید یه سوال :
شما فرانسوی بلدید ؟!!
کاش روابط مثل دوران بچگیم بود
دور هم بودیم خیلی هم خوش میگذشت
ولی حالا که همه چی فرق کرده از هم دور شدیم
یادش بخیر ( اسمایلی غمگین )